loading...
آکادمی مهراز
علی اعتمادی فر بازدید : 63 یکشنبه 17 اسفند 1399 نظرات (0)

چرا استفاده از خدمات يك بیزینس كوچ و يادگيرى مهارت‌های كوچينگ براى يك مدير الزامى است؟

چالشى جديد در كار ایجادشده بود. مدير ارشد از من خواست كه به‌عنوان مدير اين بخش راه‌حلی پیدا کنم که رشد کسب‌وکار را به‌دنبال داشته باشد!
من هم داشتم سعى می‌کردم فكر كنم، هر بار که نزديك به جمع‌آوری افكارم می‌شدم يك نفر سؤالى جدید می‌پرسید!
جواب می‌دادم و دوباره با بازی با خودكار تو دستم سعى می‌کردم فكر كنم، دوباره فرد دیگِ و سؤالی دیگِ، می‌گفتم بگزاريد تمركز كنم این‌طوری نمی‌تونم فكر كنم.]

آموزش کسب و کار در همدان
دوباره خودكار رو می‌چرخاندم و چشمانم رو فشار می‌دادم تا بتونم درست فكرم رو متمركز کنم، همین موقع بود که حس كردم، بله سكوت، این همان چیزیِ است که نیاز دارم والان دیگر مي‌توانم فكر كنم و با صداى گريه پسرم از خواب بيدار شدم …
درست شنيديد از خواب بيدار شدم. احتمال می‌دهم الآن به این داستان مي‌خنديد و شاید در نگاه اول خنده‌دار هم هست. در كنارش از شما دعوت می‌کنم از زاویه جدیدی به این روایت نگاه کنید.

به من وقت بده تا فكر كنم!

چند بار در کسب‌وکارتان این چالش پیش‌آمده كه نه در بيدارى و نه در خواب، مجال فكر كردن نداريد چون هرلحظه یک چالش جديد پیش می‌آید و درنهایت فقط شروع می‌کنیم به اقدام، چون نتوانستیم فكر كنيم يا فكر كردن و تمركز كردن سخت شده و حتى نمی‌دانستیم باید به چه موضوعی فكر كنيم؟!
شايد هم ناخودآگاه از فكر كردن فرار كرديم يا به مدير، همكار يا دوستمان مراجعه كرديم و قبل از اينكه اجازه و كمك به فكر كردن بگيريم، توده‌اى از افكار و راه‌حل‌های شخصى تجویزشده كه با اکراه قبول كرديم يا گفتيم كه قبول داريم ولى هیچ‌وقت اجرا نكرديم.
زندگى پر از این‌چنین لحظاتی است، هر چه مسئوليت ما در سازمان بالاتر باشد لحظاتى كه دائماً در جلسه هستيم و در حال پاسخ دادن به سؤالات بيشتر است و زمان برای تمركز و تفكر محدودتر.

مشاوره کسب و کار در همدان

چه‌کار می‌کنیم كه به خودمان فرصت فكر كردن و يا تأمل كردن بديم؟! چطور سریع‌تر فكر كنيم؟!

فكر مثل فرزند ماست، وقتى براى خودمان هست ما بيشتر عاشقشيم و برایش هر كارى می‌کنیم و اگر زمان براى فكر كردن نداشته باشيم با همان فكرهاى قديم جلو می‌رویم و پذيرش ايده و فكرهاى جديد هم برایمان جذاب نيست. اگر هم جذاب است به دليلى كه برایمان شفاف نیست، انجام نمی‌دهیم.
به اين دليل است كه ما به‌عنوان رهبر، براى رشد کسب‌وکار نياز به ابزارى جديد براى رهبرى مؤثرتر داريم كه بتوانيم فرایند فكر كردن را تسهيل كنيم.

طراحی سایت در همدان

بیزینس کوچینگ و رشد کسب‌وکار

يكى از ابزارهایی رشد کسب‌وکار را به‌دنبال دارد و امروزه در سازمان‌های پیشرو بسيار رواج یافته بيزينس كوچينگ است. به‌جای تعويق انداختن و تكرار شيوه‌اى كه مي‌توانست با تغيير و استفاده از تجربه‌هاى قبل با سرعت و كيفيتى بسيار بيشتر به نتيجه برسد، آموزش اين مهارت براى ما به‌عنوان مدير (و استفاده از آن براى رهبرى مؤثرتر) و همچنين كار با يك بيزينس كوچ براى تسهيل فرایند فكر كردن می‌تواند مفيد باشد.
بيزينس كوچ داراى ابزارهاى متفاوتى براى كمك به شماست ابزارهایی که همسو با رشد کسب‌وکار شما هستن. مثل سؤال پرسيدن. سؤال قدرتمند، گوش دادن فعال، بازخورد بی‌طرفانه و ابزارهاى ديگر كه در فرایند كوچينگ استفاده می‌کند.
در اینجا مثال‌هایی داریم كه نشان می‌دهد يك كوچ يا یک مدير که مسلط به مهارت‌های کوچینگ است (مدیر در نقش كوچ) چگونه می‌تواند كارمند خود را تحریک به فکر کردن نماید؟

بیزینس کوچینگ

كارمند: من واقعاً نمی‌دانم چطورى در اين موقعيت، فروش خودمان رو بالا ببرم
هر كوچ می‌تواند در اين شرايط با توجه به نقاط قوت و روش خاص خودش سؤالى متفاوت مانند این‌ها بپرسد:
مدير در نقش كوچ: من چطور مي‌توانم در اين قضيه كمكت كنم؟!
وقتى می‌گویی نميدانم چجورى، آيا بخش خاصى از پروژه ذهنت را درگير كرده؟
در کدام بخش به كمك من نياز دارى؟!
چند وقت است كه اين قضيه ذهنت را درگير كرده؟!
سؤال‌هایی مانند این، كارمند را وارد يك مكالمه می‌کند و فضايى را براى فكر كردن ايجاد می‌کند كه بتواند جنبه‌هاى متفاوت موضوع را بررسى كند.
نقطه مقابل این رویکرد این است كه مدير بلافاصله بعد از شنيدن جمله اول، وارد صحبت‌هايى مثل این‌ها بشود:

تو می‌دانی كه اين براى ما خيلى مهم هست
بايد هر کاری بكنى
به نظر من برو و اين كار رو انجام بده
به نظر من ما بايد بيشتر تمركز كنيم و بيشتر زمان بزاريم
در اين نوع مكالمات كارمند تنها شنونده ايده ما است و حتى در شرايطى با یک ذهن خاموش، تنها منتظر است كه به او بگوييم كه چه‌کارى را انجام دهد.
شاید هم دلسرد شود و رها كند. درصورتی‌که در حالت اول، نگاه مدير اين‌گونه بوده كه تو مي‌توانى، من نيز در كنارت هستم چه كمكى از من می‌خواهی؟!
اين كمك گاهى تنها يك گوش شنوا براى فكر كردن بلندبلند و جمع‌بندى ذهن به كمك مدير خود هست.
براى اينكه بيشتر در مورد اين ابزار بدانيد تشويقتان می‌کنم با يك كوچ حرفه‌اى کارکنید. (در مورد موضوعى كه شايد مدت‌هاست می‌خواهید در آن تغيير ايجاد كنيد و هنوز به نتيجه نرسيده‌ايد)همچنین به شما به‌عنوان مدير پيشنهاد می‌کنم كه اين ابزار را براى رهبرى مؤثرتر و افزايش عملكرد تيم خود آموزش ببينيد.

 

سایت اصلی : آکادمی مهراز

علی اعتمادی فر بازدید : 59 شنبه 16 اسفند 1399 نظرات (0)

چرا باید سایت داشته باشم؟

طراحی سایت در همدان
احتمالا برخی افراد این سوالات را از خود می پرسند:

1- چرا باید یک وب سایت داشته باشم یا طراحی کنم؟

2- مزایای داشتن وب سایت چیست؟

3- طراحی یک وب سایت چه کمکی می تواند به من بکند؟

و سوالاتی از این دست که نیاز به پاسخی دقیق و شفاف دارد.

طراحی سایت در همدان

1- اطلاع رسانی:

با به وجود آمدن وب سایت ها، ابزار مفیدی برای اطلاع رسانی در سطح جهانی به وجود آمده اند.
به طوری که خبرگزاری های معروف جهان بعد از انتشار خبر خود در وب سایت های معروف خبری،
می توانند از انتشار آن در تمام جهان، اطمینان داشته باشند؛
آن هم در کسری از زمان که حتی فکر کردن به این موضوع در گذشته محال بود.

2- بازاریابی:

در این امر فقط کافی ست ما وب سایت خود را به موتور های جست و جو از قبیل google.com معرفی کنیم.
همین امر باعث می شود که کاربران با جست و جو در مورد زمینه کاری ما، وب سایت ما را پیدا کنند و با تجارت ما و محصولات ما آشنا شوند.
فقط باید در طراحی سایت به نکات css و سئو وب سایت مان توجه نماییم.
زیرا این کار باعث می شود که موتور های جست و جو وب سایت ما را در مرتبه بالاتری در لیست جست و جوی خود قرار دهند.

آموزش کسب و کار در همدان

3- در دسترس بودن:

این مزیت باعث شده که ما در هر زمان از شبانه روز و هر جایی که به اینترنت دسترسی داریم، اطلاعات خود را بتوانیم در اختیار کاربران قرار دهیم.
اصطلاحا به این مزیت 7 *24 می گویند.

4- تبلیغات:

با وجود تعداد زیاد کاربران وب سایت ها بهترین مکان برای انجام تبلیغات می باشند.
در صورتی که وب سایت ما دارای بازدید کننده زیادی باشد،
مسلما به خاطر این مسئله شرکت های مختلف در این زمینه به شما برای تبلیغات نیز مراجعه خواهند کرد.
خود شما هم می توانید به این روش خود را در جهان گسترده ی اینترنت معرفی و تبلیغ نمایید.

طراحی سایت در همدان :> برای دریافت مشاوره رایگان کلیک کنید

5- درآمد زایی:

مهمترین مزیت وب سایت ها ایجاد درآمد می باشد که به انگیزه مهم امروز در جامعه جهانی که اشتغال و درآمد برای گذران امور زندگی ست، جان تازه ایی داده است.
بسیاری از شرکت های در حال ورشکستگی حتی با راه اندازی وب سایت توانسته اند بقای خود را تضمین نمایند.
زیرا تعدد فروش آنها به این طریق چندین برابر شده است.
همچنین این تعداد مشتری در صورت رضایت از کیفیت محصولات برای شما ابزار تبلیغاتی خواهند شد.
و در طول زمان اندکی محصولات شما در کل یک شهر یا حتی کشور و یا حتی جهان معرفی خواهد شد.

مشاوره کسب و کار در همدان

6- عدم محدودیت های زمانی و مکانی:

یک مزیت مهم دیگر طراحی سایت این می باشد که دیگر ارتباط ما با مشتریان و کاربران محدود به خیابان و محله اطراف شرکت ما نمی باشد.
بعد جغرافیا و جبر جغرافیایی محدودت ارتباط با مشتری از بین رفته است، و مشتری با ارتباط با وب سایت ما، به طور مجازی سفری به شرکت ما خواهد داشت، سفری که اما مجازی خواهد بود.

همچنین مشتریان می توانند در هر زمان از شبانه روز که حتی جز ساعت کاری شرکت ما نیست، فعالیت و درخواست خود را انجام دهند.

7- کاهش هزینه

بهترین راه برای رشد کسب‌وکار شما این است که هزینه­ ها را کاهش دهید و تنها به سمت رشد تمرکز کنید.
وب­سایت بهترین روش کاهش هزینه ­های کسب­‌وکار است.
هزینه نگهداری و اجرای یک وب سایت صرفا چند میلیون است.
بازاریابی مناسب وب سایت شما باعث رشد مداوم و بیشتر کسب ­وکار شما می­شود.
اگر وب سایت شما به درستی طراحی شده و توسعه یافته باشد، تبدیل بازدید کننده به مشتری را تضمین می­کند.

8- افزایش اعتبار

امروز وب­سایت اعتبار کسب­‌وکار شما را افزایش می­دهد.
وجود وب­سایت همچنین می­‌تواند آگاهی از نام تجاری یا برندینگ شما را افزایش دهد و یا حتی نقش نام تجاری را برای سایت شما بازی کند.
از این رو، شما باید یک وب­سایت برای کسب­‌وکار خود داشته باشید تا بتوانید درآمد بیشتری کسب کنید.

طراحی سایت در همدان : برای داشتن یک وبسایت این صفحه رو مطالعه کنید. 

 

سایت اصلی : آکادمی مهراز

علی اعتمادی فر بازدید : 50 چهارشنبه 13 اسفند 1399 نظرات (0)

استفاده از رویکرد کوچینگ برای تصمیم‌گیری مؤثر

افراد هرروز در‌گیر تصمیم‌گیری هستند از امور جزئی گرفته تا بسیار مهم مانند تغییر شغل، راه‌اندازی کسب‌وکار و یا انجام یک خرید بزرگ؛ اما تصمیمات ما چقدر خوب‌اند؟ طبق پژوهش انجام‌شده توسط دن اریلی در مبحث پیش‌بینی‌های غیر عقلایی، ما مستعد انجام انتخاب‌های غیرمنطقی هستیم. به این دلیل که در برخی مواقع بجای پیروی از منطق، غرایز و هیجانات آنی را در آغوش می‌گیریم. ما اغلب نمی‌توانیم تمام واقعیت‌ها را در نظر بگیریم و تحت تأثیر سوگیری‌های خودمان قرار می‌گیریم.

آموزش کسب و کار در همدان

در مقاله انتشاریافته در مجله هاروارد بیزنس، جان بیشیرز و فرانچسکا جینو مراحلی را نشان می‌دهند که مدیران اجرایی می‌توانند برای تشویق انتخاب‌های عاقلانه در سازمان‌های خود برگزینند. برخی از اصول آن‌ها را میتوان‌ در زمان کار با مراجعینی که با تصمیم استراتژیک مواجه هستند، بکار برد. برای کوچ‌ها ضروری است که درک کنند چگونه می‌توانند از رویکرد کوچینگ استفاده کرده و به بهترین نحو، فرآیند تصمیم‌گیری را تسهیل کنند. رویکرد کوچینگ چهار مرحله‌ای زیر یک چارچوب مفید برای تصمیم‌گیری شخصی و تجاری است.

صحنه را تغییر دهید

دور کردن افراد از محیطی که پیوسته در آن قرار داشته‌اند می‌تواند پدیدآورنده یک حس موردنیاز برای فاصله گرفتن از موقعیت فعلی آن‌ها باشد. به‌طور نمونه اگر مراجعی با یک تصمیم تجاری مواجه است، انجام جلسه کوچینگ و پیاده‌سازی رویکرد کوچینگ را خارج از دفتر شرکت مراجع تنظیم کنید. برگزاری جلسه در یک مکان جدید که افراد را متمرکز و آرام می‌کند می‌تواند محرک ایجادکننده یک دیدگاه جدید باشد. تأکید بر اینکه فرآیند کوچینگ مکانی امن برای آزمون ایده‌های جدید است، می‌تواند به افراد در دستیابی به یک طرز فکر جدید و الهام بخشیدن به آن‌ها برای خلاق بودن بیشتر کمک کند.

مشاوره کسب و کار در همدان

آگاهی ایجاد کنید که چگونه تصمیمات گرفته می‌شوند

دنیل کانمن در کتاب تفکر سریع و آهسته توضیح می‌دهد که دو سیستم در مغز ما وجود دارد که بر قضاوت و انتخاب تأثیر می‌گذارد. سیستم ۱ سریع، عاطفی و غریزی است. این احساس درونی ما است که با یک انتخاب مواجه هستیم. سیستم ۲ کند، منطقی و آگاهانه است. این توانایی ما برای بررسی و ارزیابی اطلاعات برای رسیدن به یک نتیجه‌گیری است.
گاهی، شهود و احساسات ما حقایق مهمی را نادیده می‌گیرند و این‌زمانی است که سیستم ۲ نیاز به فعال شدن دارد. با درک این اصول از رویکرد کوچینگ، مردم شروع به تمایز بین پاسخ‌های شهودی و عمدی خود به یک موقعیت می‌کنند. نقش یک کوچ موفق، پشتیبانی از کاربرد سیستم ۲ در فرآیند تصمیم‌گیری با آغاز تحلیل و مشورت ساختاریافته است.

تحلیل سازنده را آغاز کنید

یک روش تعریف- تحلیل- تصمیم‌ می‌تواند برای شروع فرآیند تحلیلی مورداستفاده قرار گیرد.
در مرحله «تعریف», مشکلی که به‌وسیله تصمیم حل خواهد شد را تشریح کرده و معیارها و اهداف موردنظر را مشخص کنید. فهرست افراد درگیر و متأثر از این تصمیم را شناسایی کنید.
در مرحله «تحلیل», اطلاعات را جمع‌آوری و بررسی کنید تا به علت ایجادکننده مشکل برسید و عوامل مرتبط به هم را در نظر بگیرید. نمودارهای علت – و معلول و نقشه‌های دیداری می‌توانند ابزار مفیدی برای این مرحله باشند.
مرحله «تصمیم»‌ دربارهٔ ایجاد جایگزین‌ها و فهرست کردن بهترین گزینه‌ها است. طوفان مغزی و نمودار قرابت می‌تواند کمک کند تا این مرحله به‌سرعت آغاز شود.
تأثیر هر گزینه باید اندازه‌گیری و ارزیابی شود. گوش دادن فعال، پرسش‌های برانگیزنده تفکر و توجه به اشارات زبان بدنی و لحن کلام همه ابزاری هستند که کوچ می‌تواند برای پیدا کردن هسته مشکل از آن استفاده کند. تلخیص و تجزیه‌وتحلیل اطلاعاتی که مراجعین ارائه می‌کنند می‌تواند بسیار مؤثر بوده و به تحلیل آن‌ها کمک کند. مشخص کردن سوگیری‌ها قبل از تصمیم‌گیری به فاصله گرفتن از نقاط کور کمک خواهد کرد.

بیزینس کوچینگ

بر سوگیری‌های روان‌شناختی غلبه کنید

سوگیری روان‌شناختی، تمایل به تصمیم‌گیری غیرمنطقی بدون آگاهی از آن است. شناسایی و تأثیر سوگیری‌ها بر رفتار انسانی دشوار است. به‌عنوان نمونه در مواجهه با یک تصمیم، افراد ممکن است توجه بیشتری به اطلاعاتی داشته باشند که پیش‌فرض‌های آن‌ها را پشتیبانی می‌کند و از حقایقی که در تضاد با آن است چشم‌پوشی می‌کنند. فهرستی شامل 20 سوگیری اصلی که ممکن است بر تصمیم‌گیری تأثیر بگذارد در وب‌سایت بیزنس اینسایدر ارائه‌شده است
حمایتی که یک کوچ می‌تواند در طول این مرحله ارائه کند بسیار مهم است زیرا معمولاً با شناسایی سوگیری‌ها و واقعیت‌ها به تصمیم‌گیری کمک می‌کند.

انتخاب کنید

بعد از انجام تجزیه‌وتحلیل و فائق آمدن بر سوگیری‌ها، راه‌حل مشخص خواهد شد – یا حداقل چند گزینه مناسب پدیدار خواهند شد. تحلیل سوات (SWOT) می‌تواند برای ارزیابی هر یک از گزینه‌ها با فهرست نقاط قوت، ضعف، تهدیدها و فرصت‌هایی که ایجاد می‌کند در زمینه رویکرد کوچینگ مفید باشد.

طراحی سایت در همدان

استفاده از رویکرد ساخت‌یافته برای تصمیم‌گیری، افراد را توانمند می‌سازد تا با اعتمادبه‌نفس به‌پیش روند و انتخاب منطقی کنند. بااین‌حال، مهم است که انعطاف‌پذیر باقی ماند و در صورت لزوم بتوان تصمیم را دوباره ارزیابی کرد. برای مثال، اطلاعات جدید ممکن است در دسترس قرار گیرد یا تصمیم‌گیری نتایج مطلوب را ایجاد نکند. بررسی و پیگیری مراجعین به‌صورت دوره‌ای پس از اخذ تصمیم می‌تواند به آن‌ها در ادامه مسیر کمک کند.

هنگامی‌که در بحث رویکرد کوچینگ، زمان تصمیم‌گیری فرامی‌رسد، اهداف یک کوچ موفق شامل کمک به انجام گفتگوی سازنده، پرسیدن سؤالات مناسب و کمک به شناخت و غلبه بر سوگیری‌ها است. فرآیند کوچینگ می‌تواند یک تصویر بزرگ و یک دیدگاه جدید در مورد مسئله در دسترس ارائه دهد. افراد و سازمان‌ها می‌توانند تا حد زیادی از کار با یک کوچ در هنگام مواجهه با تصمیم استراتژیک بهره‌مند شوند.

 

سایت اصلی : آکادمی مهراز

علی اعتمادی فر بازدید : 57 سه شنبه 12 اسفند 1399 نظرات (0)

توجه: مقاله « آگاهی به‌عنوان یک تجربه سه‌جانبه» به یک مفهوم ایجادشده و استفاده‌شده در روان‌درمانی اشاره دارد. این مفهوم برای آن نیست که کوچ‌ها از این شیوه به‌قصد درمان استفاده کنند بلکه به‌عنوان مرجعی الهام‌بخش جهت تدوین چارچوبی برای حمایت از مراجعین کوچینگ در راستای توسعه آگاهی است.

آموزش کسب و کار در همدان

به‌عنوان کوچ‌، با لحظه‌ای که مراجعین دچار آشفتگی ذهنی هستند آشنا هستیم: پیشانی چروک و ابروهای‌ درهم گره‌خورده، تفکر بی‌حاصل خشمگینانه، دست به پیشانی، قلم در دست آماده برای نوشتن، ضرب زدن بر روی کاغذ. دیدن این تصاویر آسان است چون همیشه اتفاق می‌افتند. در حقیقت، صرف‌نظر از تخصص ما در کوچینگ، افراد اغلب به ما مراجعه می‌کنند چون با تفکر خود به بن‌بست رسیده‌اند. آن‌ها نمی‌توانند در ذهن خود راه‌حلی برای مشکلشان بیایند.

مشاوره کسب و کار در همدان

یک بخش اصلی از رهبری و حرفه‌ای که من ارائه می‌کنم حول محور گسترش آگاهی است. چند سال پیش، یک متخصص سلامت روانی چارچوبی را به من معرفی کرد که به‌طور استثنایی در کمک به مراجعین برای ایجاد آگاهی بیشتر مؤثر بود. این چارچوب که «مناطق آگاهی» نامیده می‌شود، از گشتالت درمانی سنتی نشات می‌گیرد و تجربه کامل آگاهی را به سه بخش تقسیم می‌کند: بخش میانی، بخش بیرونی و بخش درونی.

بخش‌های ذهن آگاهی

بخش میانی از افکار و فرایندهای ذهنی ما تشکیل‌یافته است. این بخشی است که بیشتر مراجعین من با تجربیات خود از آگاهی در آن جای دارند. داوری، تفسیر، پیش‌بینی و به یادآوردن، همه در این بخش رخ می‌دهند. درحالی‌که ذهن جایگاه منطق و استدلال است، پیچیده است، بغرنج و غالباً مرموز است که مراجعین را به حس اجتناب‌ناپذیر گیر‌افتادن هدایت می‌کند. عبارات «فکر می‌کنم» یا «من نمی‌توانم بفهمم» نشانه‌هایی هستند که اغلب به آگاهی از بخش میانی اشاره دارند. بخش بیرونی جایی است که ما به‌طور عینی دنیا را از طریق حواس خود مشاهده می‌کنیم. زمانی که به مراقبه مشغول می‌شویم، این بخشی است که بیش‌ترین تلاش را برای قرار گرفتن در آن به خرج می‌دهیم. در این بخش، ما فقط شاهد وضعیت جاری هستیم. داوری و تفسیر وجود ندارد. عباراتی که با «من می‌بینم» و یا «من می‌شنوم» شروع می‌شوند بدون وصل شدن به یک روایت، آگاهی بخش بیرونی را نشان می‌دهند. بخش داخلی از عواطف و احساسات فیزیکی درون بدن تشکیل ‌یافته است. همانند بخش بیرونی، بخش درونی هم‌مکانی است بدون قضاوت و تفسیر و همچنین می‌تواند یک منطقه مفید برای تمرکز متفکرانه باشد. عباراتی که با «من احساس می‌کنم» شروع می‌شود اغلب به آگاهی منطقه درونی اشاره دارند.

بیزینس کوچینگ در همدان

به‌کارگیری بخش‌ها برای کوچینگ

در فضای کوچینگ، زمانی که با مراجع کار می‌کنیم تا آگاهی را توسعه دهیم، آن‌ها به‌طورمعمول در تجربه منطقه میانی به‌خوبی مهارت دارند و به دنبال پشتیبانی در حیطه ذهن آگاهی هستند، بنابراین ایجاد یک تمرین برای انتقال از منطقه میانی به بخش‌های درونی و بیرونی کمک‌کننده است. بااین‌حال، تجربه کامل آگاهی به یکپارچگی متعادل هر سه بستگی دارد. گسترش حضور در زمان حال با استفاده از آگاهی منطقه بیرونی مفید است به‌ویژه در شرایطی که مراجعین با چالش‌هایی در مورد رهبری / مدیریت دیگران، حل مسائل اجتماعی و روابط مواجه باشند – همه آن‌ها نیازمند استفاده از حواس برای توجه به زبان بدن، حرکت، بیان صورت، لحن و حجم صدا و ظاهر افراد هستند. توسعه توانایی بیشتر برای درک عواطف و احساسات فیزیکی با استفاده از آگاهی بخش درونی، هنگامی می‌تواند مفید باشد که با مراجعین در محدوده کشف ارزش‌ها و یادگیری برای شناسایی نشانه‌های فیزیکی و عاطفی برای سازگاری تعامل کنیم، این‌ها زمانی رخ می‌دهند که ما هماهنگ با ارزش‌های اصلی خود عمل می‌کنیم و ناسازی زمانی اتفاق می‌افتد که ما خارج از ارزش‌های اصلی خودمان رفتار می‌کنیم. ایجاد یک تمرین در میان این سه منطقه با کنجکاوی شروع می‌شود. زمانی که متوجه می‌شویم مراجعین ما از منطقه میانی خود شروع‌کننده و فعال هستند، می‌توانیم سؤالاتی این‌چنین بپرسیم، «همین حالا، چه چیزی در بدن شما در حال رخ دادن است؟» یا «الان چه حسی دارید؟» یا اینکه «در این لحظه چه اتفاقاتی در اطراف شما در حال وقوع است؟» این پرسش‌ها بر حضور در حال حاضر تاکید دارند و در یکی از این بخش‌ها، توجه کامل مراجع را می‌طلبد، مشابه آنچه در مراقبه رخ می‌دهد. بعد از تمرین کردن «شیوه انتقال» در یک جلسه، به چالش کشیدن و یا درخواست یک مراجع جهت ادامه کار برای مدت کوتاهی در هرروز خارج از جلسه می‌تواند راه مفیدی برای ایجاد این مهارت جدید باشد. هنگامی‌که مراجع با تجربه گام گذاشتن به بخش‌های داخلی و بیرونی آشنا شد، می‌توانیم سؤالات را به نحوی ادغام کنیم که مراجع تشویق به حرکت در میان همه بخش‌ها به‌عنوان یک تجربه واحد شود. برای گنجاندن منطقه میانی، می‌توانیم این‌چنین سؤالاتی را بپرسیم، «تجربه بودن در منطقه داخلی / بیرونی برای شما شبیه چه چیزی بود؟» یا «چه چیزی ممکن است این نشانه عاطفی را به شما بگوید؟» درنهایت، با تمرین، مراجع می‌تواند به‌طور یکپارچه در میان بخش‌های حرکت کند و تجربه کامل آگاهی، غنی کردن دیدگاه و توانایی برای تفکر خلاق و حل مسئله را به دست آورد.

 

سایت اصلی : آکادمی مهراز

علی اعتمادی فر بازدید : 52 سه شنبه 12 اسفند 1399 نظرات (0)

در سازمان من، Tech CU، ما به‌طورجدی ارزش مرکزی‌مان را، حرکت روبه‌جلو قرار داده‌ایم. بااینکه ما یک شرکت سایز متوسط هستیم، اما یک سری برنامه‌های ارتقاء اعضا بخصوص برای مدیران جدیدتر داریم. ما همچنین ارزش کوچینگ اجرایی (Executive Coaching) را در واحد مدیران ارشد و برای معاونین ارشد که توسط کوچ‌های خارجی انجام می‌شود دیده‌ایم؛ اما وقتی به واحد ارائه خدمت خود نگاهی کردیم، به این نتیجه رسیدیم که در این واحد هنوز جای رشد داریم. فاصله مشخص ما در مورد فرصت‌های مناسب برای مدیران سطح میانی برای رسیدن به قابلیت‌های رهبری است که بتوانند جهش خود را به سمت معاونت ارشد و فراتر از آن داشته باشند. برای رویارویی با این مسئله یک برنامه کوچینگ درون سازمان مبتنی بر علاقه‌مندی‌های حرفه‌ای هر مشتری خاص طراحی کردیم. ما در طی مسیر درس‌های بسیار ارزشمندی گرفتیم. با به اشتراک گذاشتن این درس‌ها من امیدوارم که بتوانم به کوچینگ درون سازمان‌ها کمک کنم که به حمایت از برنامه نگاهی داشته باشند و در سازمان‌های خود مشارکت کنند.

آموزش کسب و کار در همدان

برای شروع لازم بود که ارزش کوچینگ را خاطرنشان کنیم. خوشبختانه تعداد زیادی از اعضای تیم اجرایی خودشان به قدرت یک کوچینگ خوب باور داشتند. همان‌طور که مأمور ارشد اجرایی ما جینین جاکوبسون عنوان می‌کند، سرمایه‌گذاری روی نیروهایتان با دادن یک برنامه خوب کوچینگ، جزء اصلی پرورش یک رهبر است. زمانی که شرکت‌کنندگان در این برنامه‌ها شروع به درک ویژگی‌های یک کوچینگ خوب می‌کنند و خود می‌آموزند که این روند را چگونه خودشان وارد برنامه‌های روزمره‌شان کنند، این مسئله به نفوذ تدریجی یک سری عادت‌های مهم و بنیادین در سازمان کمک می‌کند.

 

با نقشه‌برداری از این ایده، ما یک سری بحث‌های وضعیت کنونی/ وضعیت آینده در مکالماتمان ترسیم کردیم. در نگاه به برنامه‌های جانشینی افراد در سازمان متوجه شدیم که درجاهایی که جای خالی بین مدیران سطح میانی و نقش‌های معاونین اجرایی/ معاونین ارشد وجود دارد، هیچ‌وقت بحث در مورد بالا بردن مهارت‌های تکنیکی افراد نیست؛ بلکه به‌جای آن، نیاز به مهارت‌های نرم ازجمله اعتمادبه‌نفس اجرا و جلب حمایت هست؛ و متأسفانه اینکه چگونه در چنین جنبه‌ای می‌توان افراد را پرورش داد به‌اندازه فرستادن افراد به کلاس پیشرفته اکسل شفاف نیست!

مشاوره کسب و کار در همدان

ما روی ارزش مرکزی‌مان- حرکت روبه‌جلو- متمرکز شدیم تا این موضوع را شفاف کنیم. ما با خود گفتیم: تصور می‌کنیم دفعه بعدی که به برنامه جانشینی مدیران نگاهی می‌افکنیم، فردی را داشته باشیم که با یک کوچ کارکرده و پتانسیل‌های خود را بالفعل کرده و به‌عنوان یک رهبر با تلاش زیاد و متمرکز، رشد کرده است و انگیزه قوی و توانایی بالا برای تحول دارد. برای کسانی که نیاز به آمار و ارقام مستدل داشتند، خوشبختانه شواهدی از تحقیقات ICF در مورد نتایج سود و زیان تهیه کردیم.

در طی مسیر، ما این فرصت را به دست آوردیم که در مورد اینکه کوچینگ چه هست و چه نیست توضیح دهیم. به‌طور مثال، اینکه کوچینگ، آموزش دادن به کارمند برای بهتر کردن عملکردش نیست یا اینکه ما فرصت‌های پیشنهادی برای مدیران ارشد نداریم که ما را وادار کنند کارمندان یا تیمشان را کوچ کنیم تا سخت‌تر از قبل کار کنند یا اینکه آن‌ها را تربیت کنیم که شغل روزمره‌شان را بهتر انجام دهند. همین‌طور برای واقع‌بینانه کردن انتظارات، شفاف کردیم که کوچینگ مشاوره نیست. ما زمانی که تغییر ذهنیت یک مدیر از اینکه «چگونه افراد را درست کنم؟» به «چگونه افراد را توانمند کنم؟» می‌دیدیم گویی روشن شدن چراغ‌هایی را نظاره می‌کردیم. همین‌طور ما به‌طور مداوم تأکید داشتیم که این‌یک کلافه سردرگم نیست بلکه هر جلسه‌ای، فراخوانی به سمت اقدام و عمل و مسئولیت‌پذیری است.

بیزینس کوچینگ در همدان

برای جلب حمایت عمیق‌تر و چشم‌اندازی فراتر در مورد کارکردهای این برنامه، ما گروهی کوچک از مدیران ارشد و کهنه‌کار را انتخاب کردیم و مکالمه طولانی‌تری را با ایشان داشتیم. ما نمودارهایی ساده را در رابطه با روندی که پیش رو داشتیم و چارچوب کارآمدی این روند با آن‌ها به اشتراک گذاشتیم. به سؤالات اساسی‌شان پاسخ دادیم و سپس از هر مدیر خواستیم که دو کار برای ما بکند. اول اینکه: درخواست کردیم که با ما بعد از یک ماه که فرصت کافی برای هضم مفاهیم موردنظر را دارند، ملاقات مجدد داشته باشد؛ و دوم اینکه، از آن‌ها پرسیدیم که به نظرشان کدام‌یک از اعضای تیم از شرکت در این برنامه پایلوت سود خواهد برد؟ ما ارزش‌افزوده دو برابری در حین ملاقات مجددمان داشتیم: ایشان هم پیشنهادهای اصلاحی داشتند و هم لیست کوتاهی از شرکت‌کنندگان بالقوه را تهیه‌کرده بودند.

بعضی از پیشنهادهای حاصل از این مکالمه‌ها، این‌ها بودند؛ تربیت بیش از یک کوچ داخلی برای اینکه تداوم و پشتیبانی برای کوچ اصلی موجود باشد، تشریح رازداری و محرمانگی و اطمینان از اینکه توافق‌های کوچینگ بین مشتری، کوچ و سوپروایزر مشتری انجام می‌شود. ما همچنین شروع به تدارک دیدن یک «نمونه» برای طراحی یک فرهنگ کوچینگی گسترده‌سازمانی نمودیم. ما بر این باوریم که با بنا کردن یک نمونه الگو مبتنی بر ارزش‌های مرکزی‌مان و نیازهای دیده‌شده و طراحی یک برنامه با واردکردن رهبران فعلی به برنامه از ابتدا، یک مطالعه پایلوت بسیار قدرتمند طراحی کرده‌ایم که می‌تواند ارزش حضور کوچینگ درون سازمان را به اثبات برساند.

طراحی سایت در همدان

ما برنامه را تازه آغاز کرده‌ایم و عضو دومی از کوچ‌های بالقوه آموزش‌های رسمی خود را به‌زودی تحت تأییدیه ICF امسال آغاز خواهد کرد. ما از اینکه با این برنامه، ارزش‌های مرکزی‌مان را زیست می‌کنیم بسیار هیجان‌زده هستیم و به اینکه در تربیت نسل بعدی از رهبران ارشد نقطه کلیدی هستیم خوش‌بینیم.

 

سایت اصلی : آکادمی مهراز

علی اعتمادی فر بازدید : 47 پنجشنبه 07 اسفند 1399 نظرات (0)

بیماری قلب و عروق در حال حاضر بیشتر از هر بیماری دیگری در امریکا منجر به مرگ‌ومیر می‌شود و هزینه‌ای بیشتر از هر بیماری دیگر ازجمله آلزایمر و دیابت، به سیستم بهداشتی تحمیل می‌کند.

آموزش کسب و کار در همدان
در طی دهه آینده، شرایط حتی از این نیز بدتر خواهد شد. پیش‌بینی می‌شود که تا سال ۲۰۳۰، شیوع بیماری‌های قلب و عروقی، بین افراد بالای ۲۰ سال، به ۴۰ درصد می‌رسد و انتظار می‌رود که هزینه‌های مستقیم پزشکی آن سه برابر شده و به ۸۰۰ بیلیون دلار برسد.
در یک مطالعه اخیر که بر اساس یافته‌های تحقیقات گالوپ روی بیش از ۴۱۲/۰۰۰ فرد شاغل تمام‌وقت در امریکا بین سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ انجام‌شده و در مجله بین‌المللی پژوهش‌های محیطی و بهداشت عمومی به چاپ رسیده است، عنوان‌شده که افراد سرپرست در محیط‌های کاری می‌توانند بخشی از راه‌حل این مشکل مرگ‌بار و هزینه‌بر باشند.

«آیا سرپرست شما، همواره محیطی سرشار از اعتماد و گشودگی برای شما فراهم می‌کند یا خیر؟»
۲۱ درصد از تمام کارکنان موردمطالعه در امریکا به این سؤال پاسخ «نه» دادند.

تعدادی از مطالعات قبلی ارتباط بین استرس‌های محیط شغلی و ریسک فاکتورهای بیماری‌های قلب و عروق را ثابت کرده‌اند؛ اما با توجه به این‌که «اعتماد» یکی از مهم‌ترین ارکان سرمایه اجتماعی به‌خصوص در محیط کار است، نویسندگان این مقاله ارتباط بین شاخص «اعتماد» در محیط کار و هفت ریسک فاکتور بیماری‌های قلب و عروق را یعنی سیگار کشیدن، چاقی، فعالیت فیزیکی اندک، رژیم غذایی نامناسب، دیابت، کلسترول بالا و فشارخون بالا، موردبررسی قراردادند.

مشاوره کسب و کار در همدان
نویسندگان مقاله مدل‌های آماری رگرسیونی برای ویژگی‌های جمعیت شناختی افراد موردبررسی، در زمینه هر یک از ۷ ریسک فاکتور به‌عنوان متغیرهای وابسته طراحی کردند. در مقابل متغیر مستقل مطالعه که متغیر «اعتماد» بود و برای سنجش آن از پرسشی به شکل زیر استفاده کردند: «آیا سرپرست شما، همواره محیطی سرشار از اعتماد و گشودگی برای شما فراهم می‌کند یا خیر؟»
۲۱ درصد از تمام کارکنان موردمطالعه در امریکا به این سؤال پاسخ «نه» دادند.

بیزینس کوچینگ
چه برای زنان و چه برای مردان، بیشترین بی‌اعتمادی بین کارکنان سنین ۴۵ تا ۶۴ سال بود (زنان ۲۴/۴ درصد و مردان ۲۳ درصد) و بعدازآن در بین گروه سنی ۳۰ تا ۴۴ سال (زنان ۲۲/۳ درصد و مردان ۲۰/۵ درصد)
به‌طورکلی نویسندگان مقاله دریافتند که میزان اعتماد و احتمال داشتن خیلی از ریسک فاکتورهای قلب عروق باهم مرتبط هستند.
در میان کارکنانی که سرپرستشان جو بی‌اعتمادی را حاکم کرده بود (کسانی که پاسخ «نه» به آن سؤال داده بودند) خطر داشتن ۴ یا بیشتر ریسک فاکتورهای بیماری قلب و عروق، بیش از ۲۰ درصد بود.

تأثیر شاخص «اعتماد» بر روی قلب

بعد از اصلاح آماری برای ویژگی‌های جمعیت شناختی و همچنین بر اساس داشتن بیمه درمانی، آنان دریافتند که شاخص «اعتماد» با داشتن هر هفت ریسک فاکتور بیماری قلب و عروق چه در میان زنان و چه در میان مردان مرتبط است:
– کارکنانی که در محیطی باز و سرشار از اعتماد کار نمی‌کنند، احتمال بالاتری برای داشتن فشارخون بالا و کلسترول بالا و دیابت داشتند.
– کارکنان محیط‌های سرشار از بی‌اعتمادی همچنین، با احتمال بیشتری در زمان انجام مطالعه سیگاری بودند، رژیم غذایی نامناسب داشتند و چاق بودند.
– زنانی که در محیط‌های سرشار از بی‌اعتمادی کار می‌کردند با احتمال بیشتری فعالیت فیزیکی محدودی داشتند.
– احتمال خطر داشتن ۴ ریسک فاکتور به بالا در محیط‌های سرشار از بی‌اعتمادی، افزایش‌یافته بود

بیزینس کوچینگ در همدان

Mistrustful environment

  Women Men
  OR (95% CI)* OR (95% CI)*
High blood pressure 1.15 (1.11, 1.20) 1.20 (1.16, 1.24)
High cholesterol 1.18 (1.13, 1.22) 1.22 (1.18, 1.26)
Diabetes 1.15 (1.09, 1.23) 1.18 (1.12, 1.25)
Current smoker 1.15 (1.10, 1.20) 1.15 (1.11, 1.19)
Poor diet 1.10 (1.07, 1.14) 1.11 (1.07, 1.15)
Insufficient physical activity 1.10 (1.06, 1.14) 1.08 (1.05, 1.11)
Obese 1.18 (1.14, 1.23) 1.18 (1.15, 1.22)
Four or more risk factors 1.22 (1.16, 1.27) 1.29 (1.25, 1.34)
Models adjusted for age, race/ethnicity, education, marital status, family income and health insurance; *Odds ratios and 95% confidence intervals; Recreated with permission
GALLUP-SHARECARE WELL-BEING INDEX, 2010-2012

نتیجه‌گیری

محیط‌های کاری منفی، بخصوص محیط‌های سرشار از بی‌اعتمادی، چنانکه در مطالعه فوق مشخص شد، با احتمال بالاتر حضور ریسک فاکتورهای بیماری‌های قلب و عروق مرتبط هستند. رفتار سرپرست‌ها در محیط‌های کاری، می‌تواند سطح سلامت افراد زیر نظر ایشان را ارتقا بخشد؛ بنابراین، مداخله در محیط کار برای کنترل بیماری‌هایی قلب و عروق و سایر مسائل مزمن بهداشتی می‌تواند از طریق اعمال اثر روی ارکان سرمایه‌های اجتماعی همانند اعتمادسازی به وقوع بپیوندد. ارتقای کارآمدی افراد سرپرست و رفتار ایشان از طریق دادن آموزش‌های لازم به آن‌ها می‌تواند قدم مهمی در ارتقاء سطح سلامت کارکنان باشد.

 

سایت اصلی : آکادمی مهراز

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 92
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 29
  • باردید دیروز : 42
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 82
  • بازدید ماه : 266
  • بازدید سال : 1,762
  • بازدید کلی : 6,428